در سری نوشتههای «خوب، بد، زشت»، محصولات، سرویسها و … که مورد استفاده گروه/نویسنده اون نوشته قرار گرفته در ۳ بخش خوب، بد و زشت معرفی میشه. این سری نوشتهها، چیزی مابین معرفی و بررسی قرار میگیرن. در واقع، نه به طور کامل بررسی هستن و نه به طور کامل معرفی، بلکه یک بازخورد جامع از تجربه اون گروه/نویسنده رو شامل میشن.
طراحی
بدون شک چیزی که در ویندوز ۱۱ در نگاه اول بیشتر از هرچیزی توجه کاربر رو به خودش جلب میکنه، تغییرات ظاهری اونه. ویندوز ۱۱ برخلاف طراحی خشک و خشن ویندوز ۸ که به ویندوز ۱۰ هم به ارث رسید، طراحی نرم و کاربرپسندی داره؛ هرچند ویندوز ۱۰ هم با گذشت زمان، تغییرات ظاهری خوبی داشت. گرد شدن گوشههای پنجرهها و استفاده از رنگهای ملایم در بخش شخصیسازی، تلاش برای نزدیکترین بودن دسترسی به امکانات و تنظیمات و یه دست شدن بخشهای زیادی از سیستم عامل در ویندوز ۱۱ تلاش تحسین برانگیز تیم طراحی این نسخه از ویندوز رو نشون میده.
تنظیمات
بخش تنظیمات ویندوز ۱۱، یکی دیگه از بخشهاش بوده که برای من واقعا جذاب بود. طراحی چشمنواز بخش تنظیمات ویندوز ۱۱، واقعا قابل مقایسه با همین بخش در ویندوز ۱۰ نیست. دستهبندیهای مناسب کنار دسترسی سریعتر به هر گروه از تنظیمات و حتی تغییرات جزئی مثل استفاده از آیکونهای رنگی و انیمیشنهای ریز این بخش، تجربهی کاری بهتری رو برای من به ارمغان آورده.
مایکروسافت استور
استور ویندوز ۱۰ برای من روی در واقع یکی از بخشهایی بوده که همیشه سعی میکردم از استفاده از اون فرار کنم. طراحی خشک، دستهبندیهای عجیب غریب و طراحی غیرقابل تحملش نکاتی بوده که واقعا برای یک استور که قراره کاربران را به خودش جذب کنه، واقعا عجیب بود. به طور کلی، به نظرم بخش «استور» برای شرکتهایی که سیستمعامل تولید میکنن، یکی از بخشهای حیاتی به حساب میاد. در واقع، بخش استور سیستمعاملها، بخشیه که قراره برای شرکت تولیدکننده اون سیستمعامل، بیشترین سوددهی رو فراهم کنه.
در مقابل ویندوز ۱۰، استور در نسخه ۱۱ این سیستمعامل با طراحی شکیل خودش واقعا به یکی از بخشهایی تبدیل شده که بیشتر از هر بخشی دلم میخواد وقت خودم رو تو اون صرف کنم و تازه به چیزی تبدیل شده که باید باشه، مکانی که کاربراش رو درون خودش نگه داره تا هم کاربر با پیدا کردن نرمافزارهای موردعلاقهاش، به بهترین نحو از دستگاه خودش استفاده کنه و هم مایکروسافت با ارائه نرمافزارها، سرویسها و محصولات متنوع بتونه از استور به سوددهی خوبی برسه.
علاوه بر اینها، بازتر شدن رویکرد مایکروسافت در پذیرا شدن اپها در استور، نوید روزهای خوبی برای این سیستم عامل و علاوه بر اون، داشتن یک مرجع کامل برای یافتن نرمافزارهای مورد نیاز کاربر میده.
منوی محتوا – Context Menu
شاید خیلیها با من مخالف باشن، اما Context Menu یا همون منوی کلیکِ راست در ویندوز ۱۱، واقعا از لحاظ بصری برای من بسیار جذابه و یکی از بخشهایی بود که به یک طراحی دوباره اساسی نیاز داشت و به نظرم تیم ویندوز ۱۱ به بهترین شکل ممکن اون رو انجام دادن. اضافه شدن منوهای بیشتر و در دسترس قرارگرفتن API این منو برای توسعهدهندهها، مطمئن روز به روز به بهتر شدنش کمک میکنه.
و …
طراحی کوئیک ستینگز و نوتیفیکیشن ویندوز ۱۱ و بهطور کلی، جدا شدن این ۲ بخش از هم در کنار مینیمال شدن خروجیهایی که نمایش میدن، یکی دیگه از نکات جذاب این سیستمعامل بود. علاوه بر اینها، ویندوز ۱۱ تغییرات خوب دیگه هم زیاد داشته. تغییراتی که شاید خیلی به چشم نیان، اما کار کردن با این سیستمعامل رو لذتبخشتر میکنه. به عنوان مثال، طراحی جدید قابلیت اسنپ کردن پنجرهها در کنار هم و گروهبندی این پنجرهها در کنار همدگیه روی منوی تسکبار، سادهتر شدن دسترسی به دسکتاپهای مجزا و بهبود چشمگیر بخش جستجوی این سیستمعامل، از جمله این تغییرات خوب هستن.
منوی استارت
طراحی منوی استارت جدید به نظر یهجور رفعرجوع کردن میاد. اشتباه نکنین، من همیشه عاشق طراحیهای ساده و مینیمال بودم و هستم؛ اما طراحی منوی استارت جدید این سیستم عامل، از اونور بوم افتادنه. در واقع، منوی استارت ویندوز ۱۰ که یکی از بخشهای جذاب اون سیستمعامل برای من بود، روی ویندوز ۱۱ یه جورایی ناقص به نظر میرسه، از جای خالی بخش ریکامند که بعد از غیرفعال کردنش باقی میمونه تا عدم امکان دستهبندی و گروهبندی نرمافزارهای پین شده، همهچیز منوی استارت جدید، به شکل عجیبی، عجیبه.
تسکبار
تسکبار ویندوز ۱۱ به معنای واقعی کلمه ناقصه. اگه با توزیعهای گنو/لینوکس و به خصوص میزکار KDE کار کرده باشین، یا با مقایسه با تسکبار ویندوز ۱۰، حتی نمیشه اسم این منو رو تسکبار گذاشت. به عنوان فردی که اکثر نرمافزارهای ادوبی پایه و اساس کارش به حساب میاد، عدم امکان کشیدن و رها کردن (Drag and Drop) فایلها روی اپها در منوی تسکبار، واقعا به یک درد تبدیل شده. درسته، راهکارهای مختلفی برای رسیدن به چیز مشابه وجود داره، اما تو روزهایی که هرروز سیستمعاملها و اپها دارن به سمت کم کردن تعداد کلیکها میرن، نبود چنین قابلیتی واقعا عجیبه.
فایل اکسپلورر
به نظر من فایل اکسپولرر ویندوز ۱۱ از دیگر بخشهای ناقص این سیستمعامله. مقاومت مایکروسافت به اضافه کردن قابلیت استفاده از چندین تب در یک پنجره از فایل اکسپلورر باورنکردنیه. جدا از این موضوع، به طور کلی فایل اکسپلورر لگهای عجیب و گاه و بیگاه زیادی داره که ممکنه در طول روز بارها اتفاق بیفته و قطعا توی سیستمهای با حداقل سختافزار مورد نیاز، احتمالا در طول روز به یک موضوع عصبی کننده تبدیل میشه.
ویجت
بخش ویجتهای ویندوز ۱۱، بخشیه که پتانسیل خیلی بالایی داره، اما در حال حاضر بیشتر شبیه به اسباببازی به نظر میرسه. یک ایده خیلی خوب، اما پیادهسازی ضعیف و در حال حاضر، کاملا ناقص.
اگر به سرعت پایین منوی ویجتها اشاره نکنیم، عدم وجود ویجتهای شخص ثالث و عدم امکان اضافه کردن چند مورد از یک ویجت، ناکارآمدی این بخش رو نشون میده؛ اما زشتی بزرگ این قسمت ویندوز ۱۱، به بخش شخصیسازیهای علایق کاربران برمیگرده. با کلیک بر روی «Personalize your interests»، نه تنها باید مرورگر باز بشه و کاربر به حساب مایکروسافت خودش وارد بشه، موضوع کلافهکنندهتر اینه که چرا باید حتما از طریق مرورگر اج وارد این تنظیمات شد و به مرورگر پیشفرض انتخابی کاربر احترام گذاشته نمیشه.
تقویم بخش نوتیفیکیشن
تقویمی که در بخش نوتیفیکیشن ویندوز ۱۱ وجود داره، علیرغم طراحی ساده و قشنگی که داره، از لحاظ کارایی برای من بلااستفاده شده. در ویندوز ۱۰، از این بخش برای نگاه کلی به رویدادها، برنامهها و حتی تقویم خورشیدی که خودم برای تقویم گوگل درست میکنم استفاده میکردم و واقعا هم به دردم میخورد، اما حالا برای این «نگاه کلی و گذرا» و مرور جزئی رویدادها و برنامههای روز، حتما باید اپ تقویم رو بهطور کلی باز کنم.
عدم یکدست بودن طراحی
باز هم، مثل ویندوز ۱۰، عدم یه دست بودن طراحیها بخش دیگهای از زشتیهای ویندوز ۱۱ به حساب میاد. اینکه هنوز خیلی جاها پنجرههایی از ویندوزهای قدیمی دیده میشه، اینکه هنوز همهجای سیستمعامل از حالت تاریک استفاده نمیکنه و به طور کلی این عدم یکدست بودن و ثبات در طراحی، در خیلی از بخشهای این نسخه از ویندوز توی ذوق میزنه.
حرف آخر
چیزی که باید گفته بشه اینه که از هر سیستمعاملی انتظار میره که در نسخههای اولیه مشکلاتی در خودش داشته باشه که به مرور رفع بشن. علاوه بر این، ویندوز ۱۱ «قول» ویژگیهای جذاب دیگهای هم داده که هنوز منتشر نشده.
همچنین، ویندوز ۱۱ بخشهای زشت کوچک دیگهای هم داره، به عنوان مثال، ویندوز استور کماکان مملو از برنامههایی تقلبی و به عبارتی Scam هست که امیدوارم مایکروسافت بتونه به مرور زمان تعداد این نرمافزارها رو به حداقل برسونه.
همونطور که در توضیحات این سری از نوشتهها گفتیم، «خوب، بد، زشت»، بررسی نیست. به همین دلیل به چیزهایی مثل WSL که پیشرفت خارقالعادهای داشته اشارهای نشده. همچنین چیزهایی دیگهای هم هست که در این نوشته بهشون اشارهای نشده. به عنوان مثال، ویژگی دایرکت استورج، چون هنوز ازش استفادهای نداشتم، یا مشکل کش در سیپییوهای AMD، چون هنوز بهش بر نخوردم.
حرف آخر این که ویندوز ۱۱، سیستمعاملیه که نه به کسی برای نصب پیشنهادش میکنم و نه کسی رو از نصب کردنش منصرف میکنم. در واقع، اگر به ویندوز ۱۱ به دور از سابقه مایکروسافت در تولید سیستمعامل نگاه بشه، به یک سیستمعامل با پتانسیل بالا میرسیم، اما اگر سابقه مایکروسافت رو در تولید سیستمعامل در نظر بگیریم، بدیها و زشتیهای این سیستمعامل بیشتر به چشم میاد. در نهایت، به نظرم بهترین چیز برای وصف ویندوز ۱۱، نقلقولی از تد تو سریال How I Met Your Mother باشه: «تمام نشده».